سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دوست...
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 10336
بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 0
........... درباره خودم ...........
از دوست...


........... لوگوی خودم ...........
از دوست...
............. بایگانی.............
داستان هایی از دوران عاشقی
روایت همیشگی عشق
چیزایی که دوستان نوشتن

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • معشوق کجاست؟؟؟؟

  • نویسنده : :: 87/5/19:: 12:52 صبح

    نوشتن برای فراموش کردن است نه به یاد آوردن...(توماس ولف)

    هر وقت از سختی ها خسته ام با قلمم کاغذ ها می سوزانم می
    نویسم مینویسم تا آرام شوم...آری عشق فدو مرا به این کار وامیدارد.نمیگذارم حرفی
    بیهوده به دنیا آید تا موجب سرافکندگی ام شود.تعریف فدو توصیف یادش برایم قوت قلب
    می آفریند.اشتباه محض است که که بگویم برایش می میرم زیرا به خاطر دیدن اوست که
    زنده ام .

    هر چه دارم از سر دولت عشق فدوست آن فرشته ای که کودکی ام
    را منقلب کرد و در کودکی مرا شراب عشق نوشانید.

    حالا کجاست آن فرشته آیا لحظه ای به من فکر میکند؟!شاید در
    سایبان درختی آرامیده تا بار گیرد شاید با دستان لطیفش به یک کبوتر آب می دهد هر
    کجا هست سایه اش بلند باشد....

    نمیدانم نخستین دیدارمان کی بود اما آخرین دیدار را به خوبی
    یادم هست او شاهتوت می چید شاهتوت های سیاه و ملس درخت شاه توتمان که به دستان
    نورانی اش رنگ داده بود.

    او شاهتوت ها را می چید...و من با نگاهم لذت زندگی را می چشیدم.آرزو
    کردم سیاه شوم شاید او مرا چون شاهتوتی برگزیند  بشوید و در دهان کوچکش بنهد.

    سر نوشت من به چشمان او بسته است این که چه جور مرا درمیابد.
    اوست که لطف حق را برمن هدیه آورده است.هدیه ای بزرگ که دیدنی و شنیدنی نیست این
    هدیه از درون خودم می خروشد این هدیه عشق اوست که مرا به قاف می رساند.

    چهره معصوم و لبخند متینش به من دروغ نمیگوید که او
    کیست؟اما ای کاش می دانستم در تخیل زیبایش مرا چگونه خلق کرده تا برایش نامه ای
    بنویسم نامه ای که از فرط عشق دهان گشاید و ارادت قلبی مرا خالصانه به او رساند...

    در وجودم هیچ به جز عشق نمانده آیا این من هستم؟حتی خودم در
    شگفت  این عشق سرگشته و حیرانم که چه گونه
    مرا به فدو سوق می دهد اگر خدا را نمیشناختم فدو را مورد عبادت قرار می دادم.

     


    نظرات شما ()