سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دوست...
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 10211
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 3
........... درباره خودم ...........
از دوست...


........... لوگوی خودم ...........
از دوست...
............. بایگانی.............
داستان هایی از دوران عاشقی
روایت همیشگی عشق
چیزایی که دوستان نوشتن

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • عشق!!!!!!!!!!!

  • نویسنده : :: 87/5/12:: 1:17 صبح
    عشق چیست؟

    حس دوست داشتن حس عاطفی و کشش روحی حس تعلق خاطر که بدون هیچ رنگی از شهوت و خواست های درون باشد زیباترین حس دنیاست. حسی مقدس است وشیرین .

    اگر کسی یکبار در زندگی این حس زیبا را تجربه کند تازه می فهمد منظور خداوند از عشق و مهر ومحبت چسیت . انسان در عین این که خوشبخت ترین بندگان خداست می تواند بدبخت ترین هم باشد چون اگراین حس را تجربه کند و از دست بدهد دیگر روحش آرام نمی گیرد و به چیزی غیر آن رضایت نمی دهد. می شود گفت بدبخت کسانی که یکبار هم طعم این نعمت بی همتای الهی را نچشیده اند و بدبخت تر کسانی اند که یک بار این نعمت را داشته اند و با غرور خود خواهی لجاجت و یا هر چیز دیگر این نعمت را از دست داده اند.

    عشق معجون غریبی است .همان قدر که می تواند کشنده باشد قادر است اکسیر زندگی باشد و همان قدر که زجر مردن از عشق نفس بر و خرد کننده است خون گرمی که از آن در رگ های انسان جاری می شود زندگی دوباره ای می بخشد که جوان و پیر نمی شناسد و قلب انسان را در هر سنی ناخود آگاه در برابر خداوندی که خالق عشق است خاضع می کند و شاکر.

    خدایی که در چشم بر هم زدنی میتواند بدبختی ها را خوشبختی کند و زندگی ها را زیر و رو.


    نظرات شما ()

  • اجازه

  • نویسنده : :: 87/5/12:: 1:15 صبح
    بگذار که فاصله ها بیشتر شوند
    دیگر مهم نیست که تو باشی ومن
    دیگر مهم نیست که با تو همصدا گردم یا نه
    بگذار این بار نباشی بگذار فاصله ها بیشتر شوند
    دیگر مهم نیست که تو بیایی چون این بار مهتاب شب همراز من گردیده است .
    انگار که اسمان هم برای دوری من و تو جشن گرفته که خوشه خوشه ستاره در
    سراسر ان پیداست .
    بگذار که چشم هایمان در فراق هم بارانی باشد
    چون تنها هوای بارانی است که می تواند اسمان شب را دگرگون کند
    می تواند سرور و شادی اسمان را نابود سازد
    با این حال بگذار که این بار نه من باشم و نه تو . . .


    نظرات شما ()

    <   <<   6   7      >